سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشت در دشت هموار می روید و نه در سنگلاخ ؛ همین گونه حکمت در دل [امام کاظم علیه السلام]
 
پنج شنبه 96 مرداد 5 , ساعت 11:9 عصر

22- انتظار ظهور مسیحا

اندیشه انتظار مسیحا ماهیتا یهودی است . اقوام عصر قدیم ، بر اثر نومیدی از وضع موجود و بی توجهی به آینده ، به گذشته خویش می بالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن می دیدند. گونه ای از این گذشته گرایی را چکامه سرایان یونانی و رومی ، هزیود (Hesiod) و اوید (Ovid) ماهرانه ترسیم و توصیف کرده اند. این دو تن برای جهان پنج دوره و پنج نژاد پیاپی قائل شدند و گفتند: انسانها در نخستین دوره که عصر زرین نامیده می شود، شادمان و به دور از درد و رنج ، بی کشت و کار از محصولات زمین بهره می بردند. مردن ایشان نیز به شکل خواب بی رؤ یایی بود که طی آن به بزم فرشتگان نگهبان جهان پر می کشیدند. در سوی دیگر این طیف ، واپسین دوره یا عصر آهنین وجود داشت که از همه آشفته تر بود و آن دو چکامه سرا در آن دوره روزگار می گذراندند.
یهودیان نیز به عنوان قومی دیندار و معتقد به اینکه جهان را موجودی خوب و کامل آفریده است ، کمال را در آغاز آفرینش قرار می دادند و می گفتند نخستین انسان که مستقیما به دست خدا آفریده شده است ، لزوما باید کامل و کامروا باشد. با این وصف ، یهودیان کامیابی و فضیلت را نه در دوران طلایی گذشته ، بلکه در آینده و واپسین روز می جویند. این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود: ((اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع می گردد))(ایوب 8:7).
یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس ، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند.
شخصیت مورد انتظار ماشیح (مسح شده ) خوانده می شد. ماشیح لقب پادشاهان بنی اسرائیل بود؛ زیرا بر اساس یک سنت ، پیامبران در حضور جمع ، اندکی روغن بر سر آنان می مالیدند و بدین شویه نوعی قداست برای ایشان پدید می آمد. این لقب در زمانهای بعد به پادشاه آرمانی یهود اطلاق شد.
دلهای بنی اسرائیل از عشق به مسیحای موعود لبریز بود و در مقابل ، حاکمان ستمگر همواره در کمین چنین رهبر رهایی بخشی بودند. در باب دوم انجیل متی می خوانیم که هیرودیس کبیر، پادشاه فلسطین پس از زاده شدن حضرت عیسی در صدد قتل او بر آمد، اما چون وی را به فرمان الهی به مصر بردند خطر را از سر گذراند.
واژه فارسی ((مسیحا)) از روی کلمه عبری ((ماشیح )) با توجه به تلفظ لاتینی آن (Messiah) ساخته شده است .
مهمترین مژده مسیحایی در کتاب اشعیای نبی آمده است :
(1) نهالی از تنه یسّی (پدر داوود) بیرون آمده ، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت (2) و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت ، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس از خداوند (3) خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤ یت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود (4) بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. جهان را به عصای دهان خویش زده ، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت (5) کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت (6) گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند (7) گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد (8) و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت (9) و در تمامی کوه مقدس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آبهایی که دریا را می پوشاند (اشعیا 11:1-9).
شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت و مسیحیت موج می زند. یهودیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده اند که روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و فرمانروای جهان گرداند.
در سراسر تاریخ بنی اسرائیل کسانی به عنوان موعود یهود برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم (ع ) ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی ، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر یهودیان او را رد کردند.
در عصر ما نیز که یهودیان صهیونیست بر پای خاسته و با اشغال فلسطین ، در صدد بر آمده اند حقارت همیشگی قوم یهود را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است . درست است که اقلیتی ناچیز از یهودیان بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم ، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده اند، ولی سواد اعظم یهودیت آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشای عصر مسیحا دانسته اند. هم اکنون صهیونیستهای اشغالگر فلسطین ، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه ، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل غاصب (پنجم ماه ایّار عبری )، پس از دمیدن در شیپور عبادت ، این گونه دعا می کنند:
اراده خداوند، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.

23- غلبه رومیان و انقراض یهود

پس از نوسازی اورشلیم مستقر شدن یهودیان در آن مشکلاتی پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بت پرست سوریه آغاز شد جنگهای مکابیان با استعمارگران سوریه به پیروزی یهود انجامید که در کتابهای اپوکریفا شرح داده شده است .
در این دوران غالبا بنی اسرائیل زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت مسیح (ع ) نیز در همین دوران بود که شرح آن به طور مفصل خواهد آمد. همچنین در این عصر احکام و قوانینی از طرف علمای یهود صادر می شد و نمایندگان دول استعمارگر فرمان می راندند. علمای یهود در مجمعی به نام سنهدرین اجتماع می کردند و درباره امور مذهبی تصمیم می گرفتند.(12)

24- ویرانی اورشلیم و آوارگی یهود

در سال 70 م . تیتوس ، پسر امپراطور روم ، اورشلیم را محاصره و ویران کرد و مردم بی شماری را از دم شمشیر گذراند. وی سنهدرین را نیز از بین برد.
پس از این حادثه ، یهودیان در کشورهای مجاور در اروپا و آفریقای شمالی پراکنده شدند و با گذشت زمان عده ای به مدینه منوره که یثرب نامیده می شد، رفتند و در آنجا سکنی گزیدند. به گفته منابع اسلامی ، انگیزه این گروه از یهودیان در انتخاب مدینه برای سکونت ، انتظار مقدم مبارک حضرت رسول خاتم (ص ) بود.
بعدها، در عصر خلیفه دوم ، مسلمانان شهر قدس را با مذاکره از مسیحیان تحویل گرفتند. به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری ) مسلمانان هنگام تحویل گرفتن قدس ، در صلحنامه خود در برابر مسیحیان متعهد شدند که هیچ گاه به یهودیان اجازه سکونت در آن شهر را ندهند.(13)

25- تلمود

کلمه ((تلمود)) به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری ((لمد)) (یعنی یاد داد) می آید و با واژه ((تلمیذ)) و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. تلمود به کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام یهود را در بر دارد اطلاق می شود.
زمانی که یهودیان به بابل تبعید شدند گروهی به نام سوفریم (یعنی کاتبان ) میان آنان پدید آمد. کاتبان کسانی بودند که به کتابت تورات و مضامین مذهبی اهتمام داشتند. مهمترین سوفر عزرا (عزیر) بود که در قرن پنجم قبل از میلاد می زیست و شاید پس از موسی (ع ) بزرگترین شخصیت یهود باشد. عزرا تصمیم گرفت شریعت موسی (ع ) را بارور سازد و از عبارات کتاب عهد عتیق نیازهای جامعه یهود را بر آورد. اقدام وی سرآغاز سنت شفاهی یهود بود.
پس از عزرا روشی در تفسیر و تاءویل متون مذهبی رایج شد که میدراش نامیده می شود و اختراع آن را به وی نسبت می دهند. واژه ((میدراش )) به معنای جستجو است ؛ زیرا دانشمندان از خلال میدراش به جستجوی معانی نهفته می پرداختند و می خواستند همه مسائل روزانه زندگی را از تورات استخراج کنند. پس از تاءسیس مجمع کبیر برای رسیدگی به امور مذهبی ، کم کم این فکر رواج یافت که تفسیر تورات پس از حضرت موسی (ع ) نسل به نسل به دست اعضای آن مجمع رسیده است . سپس پنج زوج دانشمند به توالی به تفسیر و وضع قوانین جدید پرداختند که دو زوج آخر آنان به نام هیلل و شمعی (شمای ) بسیار معروف شدند. این دو تن در حدود سال 10 م . در گذشتند. در این دوره ، یکی از دو زوج ناسی یعنی رئیس و دیگری آوبت دین یعین رئیس دادگاه نامیده می شد. تمام این قضایا میان فریسیان جریان داشت و صدوقیان با آن مخالف بودند و تنها به ظاهر تورات اهتمام می ورزیدند.
هیلل و شمعی هر کدام مکتبی را بنیاد نهادند و شاگردان آنان در هفتاد سال اول تاریخ میلادی به نشر افکار و اندیشه های ایشان پرداختند و سرانجام ، موفقیت نصیب هیلل شد. گفته می شود اختلافات این دو رهبر از 300 مورد تجاوز می کرد و شمعی در برداشتهای خود از هیلل سختگیرتر بود. هیلل اولین فرد از سلسله تنّائیم است . دومین فرد این سلسله که حلقه ارتباط بین هیلل و دانشمندان بعدی محسوب می شود، یوحانان بن زکای است . هنگامی که لشکر تیتوس در سال 70 م . به ویران کردن اورشلیم مشغول بود، یوحانان پیوسته یهودیان را به آرامش دعوت می کرد؛ زیرا از نابودی یهودیان نگران بود. یهودیان سخن او را نپذیرفتند؛ از این رو، وی به انتقال مرکز علمی و مذهبی اقدام کرد. او برای این هدف ، نخست خبر بیماری و سپس مرگ خود را شایع کرد و پیروانش وی را در تابوتی نهاده ، به عنوان خاک سپاری از شهر خارج کردند. از آنجا که او شخصیتی ممتاز بود، سربازان تیتوس (که بر دروازه های اورشلیم با سرنیزه جنازه ها را آزمایش می کردند) به جسد وی کاری نداشتند. یوحانان در خارج شهر خود را به فرمانده کل لشکر رساند و از او تقاضا کرد که شهرک یاونه در فلسطین را در اختیار وی قرار دهد. این خواهش پذیرفته شد و او در آنجا کار علمی خود را تعقیب کرد و بدین وسیله علوم هیلل و دیگر دانشمندان گذشته را به نسلهای آینده انتقال داد.
پس از یوحانان فردی به نام ایشماعل بن الیشع به تفسیرهای تلمودی پرداخت و کار عمده وی آن بود که هفت اصل تفسیری هیلل را به سیزده اصل رساند. همچنین فردی به نام عقیبا بن یوسف در همین عصر از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این دانشمند بر تلمود حق بزرگی دارد. زیر بنای تلمود به شکلی که می بینیم تا اندازه زیادی مرهون زحمات اوست .
با این وصف ، افتخار تدوین متن تلمود به عقیده بسیاری از دانشمندان نصیب شخصی به نام یهودا هناسی شد. وی در سال 135 م . (سه سال پس از در گذشت عقیبا) به دنیا آمد و پس از آگاهی بر تفسیرهای عقیبا و دیگر دانشمندان تصمیم بر کتابت آنها گرفت . این و پس از آگاهی بر تفسیرهای عقیبا و دیگر دانشمندان تصمیم بر کتابت آنها گرفت . این دانشمندان میان قوم خود موقعیت خوبی پیدا کرد و بیش از پنجاه سال ناسی یعنی رهبر بود.
یهودا هناسی برای تورات شفاهی نام میشنا را برگزید که در عبری به معنای مکرر و مثنی است ، در مقابل میقرا به معنای خواندنی و مقروء. تلمود، میشنا نامیده می شود، زیرا مثنای تورات است ، ولی تورات میقرا است .
زبان میشنا عبری عامیانه است که به ارزش ادبی عبری عهد عتیق نیست . میشنا شش بخش دارد که هر فصل سدر نامیده می شود و مجموع آن 63 رساله در 523 فصل است به این شرح :
1. سدر زراعیم (بخش بذرها، احکام محصولات و نتاج حیوانات ) 11 رساله
2. سدر موعد (بخش عید، درباره روزهای یادبود) 12 رساله
3. سدر ناشیم (بخش نسوان ، احکام زناشویی ) 7 رساله
4. سدر نزیقین (بخش زیانها، احکام اموال و زیان به نفوس ) 10 رساله 5. سدر قداشیم (بخش مقدسات ، مقدسات دین یهود) 11 رساله
6. سدر طهاروت (بخش طهارتها، احکام پاک و ناپاک ) 12 رساله
--------------------------------------------------------
جمع: 63 رساله
تفسیر میشنا، گمارا نامیده می شود. این واژه به معنای تکمیل است و نویسندگان این تفاسیر ادعا می کردند مطالب آنان باقی مانده سخنان دانشمندان گذشته است که کتاب میشنا را تکمیل می کند. در گمارا نخست یک مقطع از عبارت میشنا نقل می شود و پس از آن به تفسیر و تحلیل و آوردن شواهدی برای آن مقطع می پردازند.
دو نوع گمارا برای میشنا نوشته شده است : یکی گمارای فلسطینی به دست دانشمندان یهودی فلسطین و دیگری گمارای بابلی که مبسوطتر و جالب تر است و به دست گروهی از دانشمندان یهودی که در بابل مانده بودند، نوشته شده و از گمارای فلسطینی مفصل تر است . تلمود به اعتبار این دو گمارا دو گونه است : تلمود فلسطینی و تلمود بابلی .
در تلمود به دو عنصر اساسی برخورد می کنیم : یکی هلاخا به معنای راه و روش که عبارت است از دستورهای دینی برای زندگی صحیح و دیگری اگادا به معنای روایت که عبارت است از داستانها و شواهدی از پیشوایان یهود یا بزرگان اقوام مختلف که به منظور تاءیید موضوع نقل می شود.
مقدار زیادی از مطالب تلمود در کتب اسلامی پراکنده شده و برخی از مسلمانان تعدادی از آنها را بی چون و چرا پذیرفته اند و کسی به دنبال اصل و منشاء آنها نرفته است .
این گونه روایات را اسرائیلیات می نامند. البته مطالب صحیحی نیز در تلمود یافت می شود که در پاره ای موارد با آیات و احادیث اسلامی مطابقت دارد.
تلمود به عنوان دائرة المعارف پر محتوای یهودیت محافظت از این آیین را بر عهده داشته و منبع قوانین فقه یهود بوده است . مسیحیان به علت بدگویی این کتاب از حضرت عیسی مسیح (ع ) همواره با آن مخالف بوده اند. رهبران کلیسا در قرن ششم میلادی مخالفت خود را با آن اعلام کردند، ولی این کتاب تا قرنها مساءله ای نیافرید و جوامع یهودی مراقب بودند که احساسات مسیحیان را نسبت به آن تحریک نکنند. در سال 1239 م . یک یهودی که به مسیحیت روی آورده بود، پاپ را به سوزاندن آن کتاب تشویق کرد و تلمود سوزی را بنیاد نهاد. پس از آن تاریخ ، ارابه های پر از نسخه های تلمود به میدانهای شهر برده می شد و به کام آتش می رفت و یا برای استفاده از چرم آن به سازندگان کفش سپرده می شد.
اکنون چند نسخه خطی از تلمد بابلی در کتابخانه های جهان یافت می شود و تنها نسخه کتابخانه شهر مونیخ در آلمان کامل است .
اولین و معروفترین چاپ متن عبری تلمود به دست فردی به نام دانیال بومبرگ در شهر ونیز (ایتالیا) صورت گرفت (تلمود بابلی در سالهای 3- 1520 و تلمود فلسطینی در سالهای 4- 1523). تعداد صفحات تلمود بابلی در این چاپ 5894 صفحه است که در چاپهای مختلف رعایت می شود تا برای ارجاع به آن کتاب عظیم مورد استفاده قرار گیرد. تلمود به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است . خلاصه ای از آن کتاب نیز به زبان فارسی ، به نام گنجینه ای از تلمود در سال 1350 ه .ش . در تهران انتشار یافته است .

26- قبالا

عرفان (یا تصوف ) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه ) است . عرفان از ذوق بر می خیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطه ای تنگاتنگ دارد. عرفان همچون آتش لطیف است و هر چیز را به کام خود می کشد و به جلو می رود. ادیان هند و خاور دور سراسر عرفانی اند و در عصر ما با اندکی تبلیغ ، بسیاری از مردم آمریکا و اروپا را به سوی خود کشیده اند.
عرفان و علوم اعلای یهودی قبالا (یعنی مقبول ) نامیده می شود. عرفان یهودی مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی بنی اسرائیل بسیار تاءثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت می شود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان ). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است . در دانش قبالا پیرامون عرش الهی ، اسم اعظم ، حوادث آخر الزمان ، ظهور مسیحا، رجعت و قیامت بسیار بحث می شود. در این فن ، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد.

27- یهودیت در اروپا

یودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند. این در حالی بود که یهودیان مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به نام گتو (Ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. همچنین بسیار اتفاق می افتاد که مسیحیان آنان را به زور به آیین خود در می آوردند. این گونه افراد در ظاهر مسیحی می شدند، ولی در باطن یهودی می ماندند و تعبیر یهودیان مسیحی نما (Marranos) به چنین افرادی دلالت دارد که در اصطلاح یهودیان ایران ، آنوس خوانده می شوند. یهودیان اندلس در دوران فرمانروایی مسلمانان در آن سامان زندگی خوبی داشتند. هنگامی که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست مسلمانان خارج شد، یهودیان نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به کشورهای اسلامی شمال آفریقا روی آوردند، ولی تنها اندکی از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایی و ناخدایان آزمند رهیده ، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر اسلام قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانی مسلمانان با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران یهودی و مسیحی است .

28- یهودیت در عصر جدید

یهودیان اروپا بر اثر فشارهایی که برای آنان به وجود آمده بود، نمی توانستند بین مسیحیان و اقوام دیگر زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل می انداخت . اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای یهود سابقه ای طولانی دارد با این وصف ، زندگی میان ملتهای غیر یهودی از نظر اقتصادی برای عموم یهودیان بسیار بهتر بود و به همین دلیل ، پس از تاءسیس کشور اسرائیل ، یهودیان حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به مهاجرت ، در تمامی سرزمینهای یهودی نشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمانهایی به وجود آمد. دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل نیز باغ سبزی را به یهودیان نشان می دادند. گروهی از یهود پس از مهاجرت ، به وطن قبلی بازگشتند و به برنامه های پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند.

29- پیدایش صهیونیسم و تاءسیس دولت اسرائیل

یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتی الهی می دانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است . با این وصف هر گاه کسی بخواهد یهودی شود باید ذلتهای این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست ، پا در آن نگذارد. (14)تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است . (15)یهودیان معمولا مردم را به صهیونیسم دعوت می کنند.
در اواخر قرن نوزدهم گروه بزرگی از یهودیان روسیه اخراج شدند. عده ای از آنان غرب اروپا ساکن شدند و گروهی هم به فلسطین رفتند و در مکانی نزدیک دریای مدیترانه ساکن شدند و نام صهیون را برای آنجا برگزیدند. فلسطین در آن شکوفایی دولت بنی اسرائیل در عصر داوود و سلیمان (ع ) مرکز نظامی بوده است . این نام همواره یادآور اقتدار آن قوم بوده و در کتابهای انبیای متاءخر بسیار از آن یاد شده است .
در همان زمان ، یهودیان اروپا و روسیه با نادیده گرفتن سنت انتظار، برای کسب استقلال و عزت برخاستند و صهیونیسم را بنیاد نهادند و به دنبال آن ، خطرناک دانستند و مسلمانان را از همکاری با مهاجران بر حذر داشتند.(16) مسلمانان هنگامی از عمق فاجعه آگاهی یافتند که راه چاره بسته شده بود.
استکبار جهانی به سرکردگی انگلستان و آمریکا به پشتیبانی همه جانبه برخاست . صهیونیستها با اتکا به آن حمایتها و با بهره برداری از ضعف و زبونی رهبران کشورهای اسلامی ، موقعیت خود را محکم کردند و وضعی را پیش آورند که اکنون با تلخکامی شاهد آن هستیم .
در نیم قرنی که از تشکیل رژیم صهیونیستی می گذرد، غاصبان فلسطین از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند و با شیوه های گوناگون به گسترش سلطه ظالمانه خود ادامه داده اند. همچنین آنان قطعنامه ها و بیانیه های مجامع بین المللی را به چیزی نگرفته اند. کسانی هم که صلح طلبی صهیونیستها را باور کرده اند، در اندک زمانی به دورویی و ناجوانمردی آنان پی برده اند.

پینوشتها:
1- این موضوع در سوره یوسف ، آیه 100 آمده است .
2- نام وی در احادیث اسلامی عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است (خروج 6: 14-20).
3- دفن کننده معلوم نیست و برخی می گویند مقصود خداوند است .
4- از نظر اهل کتاب دریایی که بنی اسرائیل از آن عبور کردند دریای سرخ بود که در مرز مصر قرار داشت . جمعی از مسلمانان این دریا را رود نیل دانسته اند.
5- البلاغی ، محمد جواد، الهدی الی دین المصطفی ، صیدا: مطبعة العرفان ، 1331 ه .ق .، ج 1، صص 98 - 99.
6- Spinoza, Benedict de, A Theologico - Political Treatise, ch. VIII
7- ابوالبختری وهب بن وهب که در آغاز عصر بنی العباس بن جعل حدیث اشتغال داشت ، در یکی از احادیث ساختگی خویش ، یاهو را اسم اعظم خدا معرفی کرد و این امر به مذاق صوفیان خوش آمد و آن را ترویج کردند. ترکیب ((یاهو)) از نظر دستور زبان عربی کاملا غلط است و از یهوه اقتباس شده است . یهو و یاهو نام برخی از بتهای خاورمیانه قدیم بوده است .
8- نام برخی از این پیامبران در دعای ام داوود که در روز پانزدهم ماه رجب خوانده می شود، آمده است .
9- این مطلب بر اساس دیدگاه کلامی است و تاریخ قطعی پیشگوییها معلوم نیست .
10- چنان که در 8، تاءسیس یهودیت گذشت .
11- شنبه را به عبری شبات می گویند و ریشه آن به معنای استراحت کردن و دست از کار کشیدن است ، مانند کلمه ((سبت )) در عربی ، واژه فارسی ((شنبه )) از شبات گرفته شده است .
12- کلمه سنهدرین از واژه یونانی ((سیندریون )) به معنای مجمع می آید.
13- الطبری ، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک ، چاپ لیدن ، 1964، ج 1، ص 2405.
14- ر.ک .: گنجینه ای از تلمود، ص 84.
15- مثلا به وسیله اصحاب اخدود که در سوره بروج از آنان یاد شده است .
16- نمونه ای از این هشدارها در تفسیر المنار، ذیل آیه 45 سوره نساء آمده است .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ