سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عیب تو نهان است چندانکه ستاره بختت تابان است . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 96 مرداد 5 , ساعت 11:4 عصر

قوم یهود چگونه قومی است و چرا نفرین شده است؟

یکی از اقوامی که قرآن کریم بسیار از آن یاد کرده و چهره آن را به خوبی ترسیم نموده است، قوم یهود است.این قوم تنها قومی است که خداوند آنها را در قرآن مورد لعنت قرار داده است, لذاست که آنان همیشه در به در و بیچاره هستند چون خود خدا در مورد کسانی که آنها را لعنت کرده می فرماید:

و من یلعن الله فلن تجد له نصیرا(نساء 52), و این تنها به خاطر یک دندگی و کفر و ارتداد ممتد آنان و سر پیچی مستمر آنان از دستورات الهی بوده است.لذاست که حضرت موسی آنان را نفرین کرد چون قابل هدایت نبودند,  شبیه اقوام دیگری که به خاطر همین سرپیچی هایشان گرفتار نفرین پیامبرانشان شدند.

همچنین  این قوم در گرایش به اخلاقهای ناپسند دارای شدیدترین گرایش ها بوده اند و تا به این هنگام نیز چنین هستند. این گرایشهای ناپسند را که در قرآن هم به آنها اشاره شده می توان چنین بر شمرد: 1) پیمان شکنی: (بقره / 83 و 100، آل عمران / 187 و ...). تحریف کلام الهی: (نساء / 46، مائده / 13 و 41 و ...).{V 3) پندارها، گفتارها و عملکردهای ناشایست؛ مانند اعتقاد به فقر خدا (آل عمران / 187) افترا بر خدا (آل عمران / 78)، گوساله پرستی،(بقره / 54، 92) برخورد نامناسب با فرستادگان خدا، مثل مقابله شدید با حضرت عیسی(ع) (نساء / 156...) عداوت با جبرئیل (بقره / 97 و 98)، حقد و کینه علیه پیامبر بزرگ اسلام (بقره / 109 و 120...) از این رو این قوم مورد لعن خدا قرار گرفته (بقره / 88 و نساء / 46 و ...) و از نعمتهای الهی محروم گشته اند (نساء / 160).بنابراین به حقیقت باید قوم یهود را از بدترین فرقه ها و طائفه برشمرد، (ر.ک: پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، دکتر محمدتقی دیاری) اما سنت الهی بر این است که بر هر قوم و طائفه ای _ با هر وصفی که باشند و در هر زمانی که باشند - پیشوایان بزرگی، اعم از ولی و نبی و رسول فرو فرستد و هیچ قومی را  رها وانگذارد، ولی لازمه چنین ارسالی, هدایت همه گیر آن قوم نیست و نباید پنداشت که ارسال پیشوایان پاک برابر با هدایت همه است، چنانکه این امر در قوم نوح بسیار روشن است. و به نظر می رسد این نکته ای است بس مهم و شگرف. اما سر وجود چنین سنت آسمانی و خدایی را می توان در چند جهت یافت، ولی پیش از یاد این جهتها باید گفت: اساس نبوت و رسالت و به طور کلی تبلیغ دین، بر تحریک فطرت خفته آدمی و کمالات نهفته در آن است. حال چه این فطرت شکوفا گردد یا نه. قرآن کریم این تذکر را چنین اشارت دارد: «و اورثنا بنی اسرائیل الکتاب هدی و ذکری لاولی الالباب؛ بنی اسرائیل را وارث کتاب (تورات) گردانیدیم، کتابی که وسیله هدایت و اسباب تذکر برای خردمندان است»، (غافر / 54) و حضرت امیرمؤمنان در نهج البلاغه، خطبه یکم می فرماید: «خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روی آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه، متناسب با خواسته های انسان ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمتهای فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنان تمام نمایند...» اما آن چند جهت: 1) شناساندن کمال اصیل انسانی و نشان دادن راه حقیقی سعادت و شقاوت. 2) انذارهای وحیانی و ترساندن از عذابهای آسمانی. 3) بشارت های وحیانی و مژده به نعمتهای بهشتی. 4) بهانه زدایی از مردم، در هنگام مؤاخذه الهی و تمام ساختن حجت بر آنان، حال چه به دین رو آورند یا نه. «رسلاً مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل و کان الله عزیزاً حکیماً؛ ما رسولانی را به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم (تا راه سعادت و شقاومت را برای شما بازگویند) تا این که پس از فرستادن این همه رسولان مردم عذر و بهانه ای نداشته باشند و آنان را بر خدا حجتی نباشد و خداوند همیشه مقتدر و حکیم است»، (نساء / 165؛ ر.ک: مائده / 19 و ...) و حضرت امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: «خداوند پیامبر را برانگیخت روحی را به آنان اختصاص داد و پیامبران را حجت خود بر بندگان قرار داد تا استدلالی یا جای عذری برای کسی باقی نماند. پس پیامبران انسانها را با زبان راستگویی به راه حق فراخواندند»، (نهج البلاغه، خطبه 144) جهت دهی به سمت توحید و اجتناب دهی از طاغوت و طاغوتیان: «و لقد بعثت فی کل امه رسولاً ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت ...؛ به تحقیق ما در هر امتی رسولی فرستادیم که به مردم بگوید: خدا را عبادت کنید و از اطاعت طاغوت دست بردارید»، (نحل / 36.) لذا حضرت امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «خداوند انبیاء را به شوخی نفرستاد و فرو فرستادن کتب آسمانی برای بندگان بیهوده نبود»،(نهج البلاغه، حکمت 78)با توجه به این نگرش کلی به سنت ارسال پیشوایان پاک سیرت، زحمت بی دریغ حضرت موسی(ع) را جهت دار و ژرف اندیشانه خواهیم دانست و آن را دور از حکمت نخواهیم نامید،  (ر.ک: آموزش عقاید، آیت الله مصباح؛ المیزان، ج 2، ذیل آیه 213 بقره(هرچند که تمام این زحمات حضرت موسی و دیگر پیامبران بنی اسرائیل نتوانست آنطور که باید و شاید این قوم یهود را به راه راست هدایت کند که آنهم تنها به علت همان لجبازیها و کفر و سرپیچی آنها از دستورات خدا بوده است.
به هر حال این قوم به علت سیره و روشی که در برخورد با احکام الیهی و پیامبران خدا داشته اند از همان ابتدا گرفتار تفرقه و آوارگی بوده اند و این تاکنون هم وجود دارد



لیست کل یادداشت های این وبلاگ